مقدمه
دعای کمیل یا دعای خضر نبی از دعاهای معروفی است که در مفاتیح الجنان به نقل از کتب معتبر نقل شده، این دعا را امیرالمومنین علی(ع) به کمیل بن زیاد نخعی (از اصحاب آن حضرت و امام حسن مجتبی علیهم السلام) تعلیم فرمود.کمیل بن زیاد میگوید: روزی با مولای خود، امام علی(ع) در مسجد بصره نشسته بودم و جمعی از اصحاب حضرت هم حضور داشتند. از حضرت در باره معنای آیه (فِيهَا يُفْرَقُ کُلُ أَمْرٍ حَکِيمٍ) سؤال شد. حضرت فرمودند: آن شب نیمه شعبان است. سوگند به کسی که جان علی در دست اوست هیچ بندهای نیست جز اینکه تمام آنچه بر او از نیکی و بدی میگذرد، در شب نیمه شعبان برایش تقسیم میشود تا آخرسال او. هر بندهای که آن شب را به عبادت احیا کند و دعای حضرت خضر را بخواند، دعای او مستجاب میشود. سپس حضرت، از مسجد بیرون رفتند، من شب هنگام در پی ایشان راه افتادم، حضرت فرمودند: ای کمیل چه باعث شد که اینجا آمدی؟ گفتم: ای امیر مومنان، دعای حضرت خضر را میخواهم. امیرالمومنین (ع) فرمود: ای کمیل، مدتی که تو با ما همنشین هستی، موجب شده که تو را به چنین نعمت و کرامتی سرافراز گردانم. اگر این دعا را حفظ کردی هر شب جمعه یا در هر ماه و یا سالی یکبار و یا لااقل در تمام عمر یک مرتبه بخوان تا امور تو کفایت شود. خداوند تو رایاری میکند، روزی تو زیاد میشود و البته از مغفرت هم محروم نخواهی شد. ای کمیل، بنویس: اللهم انی اسئلک برحمتک… بنا بر این چون حضرت این دعا را به کمیل تعلیم فرمودند به دعای کمیل مشهور شد. لازم به ذکر است طبق روایت بزرگانی چون شیخ طوسی، اوّلین بار کمیل بن زیاد نخعی در شهر بصره، این دعای عظیم الشان را از امیرالمؤمنین(ع)، در حال سجده شنیده است.
مهم ترین مضامین دعای شریف کمیل عبارتند از:
- شناخت اسماء و صفات الهي: حضرت علی (ع) در ضمن این دعا اشاره مي فرماید که بخشنده و بخشاینده، ازلي و ابدي، رحمت عالم گیر، عزت و قدرت مطلق و نورحقیقی عالم خداوند است.
- شناخت انسان: اميرالمومنين (ع) عجز ما در برابر خداوند و سلطه و حكومت الهي بر عالم را بیان می دارد و باز ما را از خود شناسي به خدا شناسي مي رساند
- توجه کردن به آداب دعا: اميرالمومنين (ع) در اين دعا، شیوه صحیح دعا کردن را بيان مي دارد:
- راه اول: توبه و استغفار
- راه دوم: رعایت تواضع و فروتنی هنگام دعا و خود را كوچك شمردن در برابر خداوند
- دعا با حالت حسن ظن و اميدواری به رحمت خداوند
- صلوات فرستادن بر پيامبر اكرم (ص) و ائمه معصومين (ع) که در اغلب دعاها مانند: دعای مشلول، دعای مجیر، دعای عهد، دعای ندبه و … دیده می شود.
از مهم ترین خواص دعای کمیل (دعای خضر پیامبر) می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- مغفرت و آمرزش گناهان
- زیاد شدن روزی
- کفایت و یاری خداوند درکلیه امور دنیوی و اخروی
!اگر دعای کمیل را جُنُب و حائض می خوانند بهتر است آیه (أَفَمَن کانَ مُؤْمِنًا کمَن کانَ فَاسِقًا لَّا یسْتَوُونَ) که در آن است، نخوانند چون جزء سوره حم سجده است. بعضی از فقها خواندن این آیه را برای حائض و جنب حرام میدانند.
در این مطلب، متن دعای کمیل همراه باترجمه روان و صوت زیبا ارائه می شود. امید است همراهان عزیز دانوما ضمن قرائت ادعیه و زیارات، ما را نیز از دعای خیر و نظرات خویش بهره مند سازند.
رسانه
متن اصلی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اللّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْءٍ، وَ بِقُوَّتِكَ الَّتِى قَهَرْتَ بِها كُلَّ شَىْءٍ، وَ خَضَعَ لَها كُلُّ شَىْءٍ، وَ ذَلَّ لَها كُلُّ شَىْءٍ
ترجمه: خداوندا، از تو می خواهم، به رحمتت که همه چیزرا فراگرفته و به نیرویت که با آن بر هر چیز چیره گشتی و در برابر آن هر چیز تواضع کرده و همه چیزخوار شده
وَ بِجَبَرُوتِكَ الَّتِى غَلَبْتَ بِها كُلَّ شَىْءٍ، وَ بِعِزَّتِكَ الَّتِى لَايَقُومُ لَها شَىْءٌ، وَ بِعَظَمَتِكَ الَّتِى مَلَأَتْ كُلَّ شَىْءٍ وَ بِسُلْطانِكَ الَّذِى عَلَا كُلَّ شَىْءٍ
ترجمه: و به نیروی مطلقت که با آن بر هر چیز تسلط داری و به قدرتت که چیزی در برابرش تاب ندارد و به بزرگیات که همه چیز را فرا گرفته و به پادشاهیات که برتر از همه چیزاست
وَ بِوَجْهِكَ الْباقِى بَعْدَ فَنَاءِ كُلِّ شَىْءٍ، وَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِى مَلَأَتْ أَرْكَانَ كُلِّ شَىْءٍ، وَ بِعِلْمِكَ الَّذِى أَحَاطَ بِكُلِّ شَىْءٍ
ترجمه: و به ذاتت که پس از نابودی همه چیزباقی است و به نام هایت كه درهمه اركان هستى تجلى كرده است و به دانشت که همه چیز را احاطه کرده
وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِى أَضَاءَ لَهُ كُلُّ شَىْءٍ، يَا نُورُ يَا قُدُّوسُ، يَا أَوَّلَ الْأَوَّلِينَ، وَ يَا آخِرَ الْآخِرِينَ
ترجمه: و به نور ذاتت که همه چیزدر پرتو آن تابنده شده، ای نور، ای پاک از هر عیب، ای آغاز هر آغاز و ای پایان هر پایان
اللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَهْتِكُ الْعِصَمَ، اللهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُنْزِلُ النِّقَمَ
ترجمه: خداوندا، بیامرز برایم آن گناهانی که پرده عفافم را میدرد، خداوندا، بیامرز برایم آن گناهانی که عقوبت ها را فرو میبارند،
اللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُغَيِّرُ النِّعَمَ اللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَحْبِسُ الدُّعَاءَ
ترجمه: خداوندا بیامرز برایم آن گناهانی که نعمت ها را دگرگون میکند خداوندا، بیامرز برایم آن گناهانی را که مانع اجابت دعا می شوند،
اللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُنْزِلُ الْبَلَاءَا للّهُمَّ اغْفِرْ لِى كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ، وَكُلَّ خَطِيئَةٍ أَخْطَأْتُها
ترجمه: خداوندا، بیامرز برایم آن گناهانی که موجب نزول بلا میشوند خداوندا، بیامرز برایم همه گناهانی را که مرتکب شدم و تمام خطاهایی که به آنها آلوده گشتم
اللّهُمَّ إِنِّى أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِذِكْرِكَ، و أَسْتَشْفِعُ بِكَ إِلَى نَفْسِكَ، وَ أَسْأَلُكَ بِجُودِكَ أَنْ تُدْنِيَنِى مِنْ قُرْبِكَ، وَ أَنْ تُوزِعَنِى شُكْرَكَ، وَ أَنْ تُلْهِمَنِى ذِكْرَكَ
ترجمه: خداوندا، با ذکر تو به سویت تقرب میجویم و از ناخشنودی تو به درگاه خودت شفاعت میطلبم و از تو میخواهم با بخشندگیات مرا به درگاه قرب خویش نزدیک گردانی و شکرگزاری خود را در دلم اندازی و ذکرت را به من الهام کنی
اللّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ سُؤَالَ خَاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خَاشِعٍ، أَنْ تُسامِحَنِى وَ تَرْحَمَنِى، وَ تَجْعَلَنِى بِقَسْمِكَ رَاضِياً قانِعاً، وَ فِى جَمِيعِ الْأَحْوَالِ مُتَواضِعاً
ترجمه: خداوندا، از تو می خواهم، خواستن بندهای فروتن، خوار و افتاده که با من مدارا نمایی و به من رحم کنی و به آنچه روزیام نمودهای خشنود و قانع بداری و در تمام حالات در عرصهی فروتنیام قراردهی
اللّهُمَّ وَ أَسْأَلُكَ سُؤَالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ، وَ أَنْزَلَ بِكَ عِنْدَ الشَّدائِدِ حَاجَتَهُ، وَ عَظُمَ فِيَما عِنْدَكَ رَغْبَتُهُ
ترجمه: خداوندا، از تو می خواهم، خواستن کسی که سخت تهیدست شده و به هنگام گرفتاریها بار نیازش را به درگاه تو فرود آورده و میلش به آنچه نزد توست فزونی یافته
اللّهُمَّ عَظُمَ سُلْطَانُكَ، وَ عَلَا مَكَانُكَ، وَ خَفِىَ مَكْرُكَ، وَ ظَهَرَ أَمْرُكَ، وَ غَلَبَ قَهْرُكَ، وَ جَرَتْ قُدْرَتُكَ، وَ لَا يُمْكِنُ الْفِرارُ مِنْ حُكُومَتِكَ
ترجمه: خداوندا، فرمانرواییات بس بزرگ و مقامت والا و تدبیرت پنهان و فرمانت آشکار و کوبندگیات چیره و قدرتت جاری و روان و گریز از حکومتت نشدنی است
اللّهُمَّ لَاأَجِدُ لِذُنُوبِى غَافِراً، وَ لَا لِقَبائِحِى سَاتِراً، وَ لَا لِشَىْءٍ مِنْ عَمَلِىَ الْقَبِيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَكَ
ترجمه: خداوندا، هیچ آمرزندهای برای گناهانم و پردهپوشی برای زشتکاریهایم و تبدیل کننده ای برای زشتکاری ام به زیبایی، جز تو نمییابم
لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ وَ بِحَمْدِكَ، ظَلَمْتُ نَفْسِى، وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلِى، وَ سَكَنْتُ إِلَى قَدِيمِ ذِكْرِكَ لِى وَ مَنِّكَ عَلَىَّ
ترجمه: معبودی جز تو نیست، پاک و منزّهی و به ستایشت برخاستهام، به خود ستم کردم و از روی نادانی جسارت کردم و خاطرم آسوده بود برای اين كه هميشه مرا ياد كردى و بر من لطف و احسان فرمودى
اللّهُمَّ مَوْلَاىَ كَمْ مِنْ قَبِيحٍ سَتَرْتَهُ، وَكَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلَاءِ أَقَلْتَهُ ، وَكَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَيْتَهُ،
ترجمه: خداوندا، ای سرور من چه بسیار کارهای زشت مرا که پوشاندی و چه بسیار بلاهای سختی که برای من به حداقل رساندی و چه بسیار لغزشی که مرا از آن حفظ کردی
وَكَمْ مِنْ مَكْرُوهٍ دَفَعْتَهُ، وَكَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِيلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ
ترجمه: و چه بسیار امر ناپسندی که از من دور کردی و چه بسیار ستایش نیکویی که شایسته آن نبودم و تو در میان مردم پخش کردی
اللّهُمَّ عَظُمَ بَلَائِى، وَ أَفْرَطَ بِى سُوءُ حالِى، وَ قَصُرَتْ بِى أَعْمالِى، وَ قَعَدَتْ بِى أَغْلالِى
ترجمه: خداوندا، بلایم بزرگ شده و بدی حالم از حدّ گذشته و کردارم خوارم ساخته و زنجیرهای گناه، زمینگیرم کرده
وَ حَبَسَنِى عَنْ نَفْعِى بُعْدُ أَمَلِى، وَ خَدَعَتْنِى الدُّنْيا بِغُرُورِها، وَ نَفْسِى بِجِنايَتِها وَ مِطالِى
ترجمه: و آرزوهای طولانی ام مرا زندانی ساخته و دنیا با غرورش و نفسم با جنایتش و امروز و فردا کردنم مرا فریفته
يَا سَيِّدِى فَأَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ أَنْ لَايَحْجُبَ عَنْكَ دُعائِى سُوءُ عَمَلِى وَ فِعالِى، وَ لَا تَفْضَحْنِى بِخَفِيِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنْ سِرِّى
ترجمه: ای سرورم از تو درخواست میکنم به عزت و بزرگیات (کمکم کن) که بدی اعمال و رفتارم مانع از اجابت دعایم به درگاهت نشود، و مرا با آنچه از اسرار نهانم میدانی رسوا نکنی
وَ لَا تُعاجِلْنِى بِالْعُقُوبَةِ عَلى مَا عَمِلْتُهُ فِى خَلَواتِى مِنْ سُوءِ فِعْلِى وَ إِساءَتِى، وَ دَوامِ تَفْرِيطِى وَ جَهالَتِى، وَ كَثْرَةِ شَهَواتِى وَ غَفْلَتِى
ترجمه: و در کیفر آنچه در خلوت هایم انجام دادم از زشتی کردار و بدی رفتار و تداوم کم کاری هایم در وظایف و نادانی و بسیاری شهواتم و بیخبریام، شتاب نکنی
وَ كُنِ اللّهُمَّ بِعِزَّتِكَ لِى فِى كُلِّ الْأَحْوالِ رَؤُوفاً، وَ عَلَىَّ فِى جَمِيعِ الْأُمُورِ عَطُوفاً
ترجمه: خداوندا، با من در همه احوال مهربان باش و بر من در هر کارم با مهر و عطوفت بنگر
إِلهِى وَ رَبِّى مَنْ لِى غَيْرُكَ، أَسْأَلُهُ كَشْفَ ضُرِّى، وَ النَّظَرَ فِى أَمْرِى
ترجمه: ای خدای من و پروردگارم جز تو که را دارم تا برطرف شدن ناراحتی و نظر لطف در کارم را از او درخواست کنم
إِلهِى وَ مَوْلاىَ أَجْرَيْتَ عَلَىَّ حُكْماً اتَّبَعْتُ فِيهِ هَوى نَفْسِى، وَ لَمْ أَحْتَرِسْ فِيهِ مِنْ تَزْيِينِ عَدُوِّى، فَغَرَّنِى بِمَا أَهْوى وَ أَسْعَدَهُ عَلَى ذلِكَ الْقَضاءُ
ترجمه: خدای من و سرور من، حکمی را بر من جاری ساختی که هوای نفسم را در آن پیروی کردم و از فریبکاری نفسم پرهیز نکردم، پس مرا به خواهش دل فریفت و بر این امر اختیار و ارادهام یاری اش کرد
فَتَجاوَزْتُ بِما جَرى عَلَىَّ مِنْ ذلِكَ بَعْضَ حُدُودِكَ ، وَ خالَفْتُ بَعْضَ أَوامِرِكَ
ترجمه: پس به این ترتیب من در اين رفتار از بعضی حدود و احكام تو قدم بيرون گذاشتم و با برخی از دستوراتت مخالفت کردم
فَلَكَ الحَمْدُ عَلَىَّ فِى جَمِيعِ ذلِكَ وَ لَا حُجَّةَ لِى فِيما جَرى عَلَىَّ فِيهِ قَضَاؤُكَ، وَ أَلْزَمَنِى حُكْمُكَ وَ بَلاؤُكَ
ترجمه: در تمام اين امور فقط تو را ستايش مى كنم و مرا در آنچه بر من از سوی قضایت جاری شده و فرمان و آزمایشت ملزمم نموده هیچ دلیل و حجتی نیست
وَ قَدْ أَتَيْتُكَ يَا إِلهِى بَعْدَ تَقْصِيرِى وَ إِسْرافِى عَلى نَفْسِى، مُعْتَذِراً نادِماً مُنْكَسِراً مُسْتَقِيلاً مُسْتَغْفِراً مُنِيباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً،
ترجمه: ای خدای من، اینک به پیشگاهت آمدم، پس از کوتاهی در عبادت و زیاده روی در خواهش های نفسانی با حالت عذرخواه، پشیمان، شکستهدل، جویای گذشت، طالب آمرزش، بازگشت کنان با حالت اقرار و اذعان و اعتراف به گناه
لَاأَجِدُ مَفَرّاً مِمَّا كَانَ مِنِّى وَ لَا مَفْزَعاً أَتَوَجَّهُ إِلَيْهِ فِى أَمْرِى، غَيْرَ قَبُو لِكَ عُذْرِى وَ إِدْخالِكَ إِيَّاىَ فِى سَعَةِ رَحْمَتِكَ
ترجمه: گریزگاهی از آنچه از من سرزده و پناهگاهی که به آن روی آورم نمی بیابم، مگر اینکه پذیرای عذرم باشی و مرا در رحمت فراگیرت بگنجانی
اللّهُمَّ فَاقْبَلْ عُذْرِى، وَارْحَمْ شِدَّةَ ضُرِّى، وَ فُكَّنِى مِنْ شَدِّ وَ ثاقِى، يَا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنِى، وَ رِقَّةَ جِلْدِى، وَ دِقَّةَ عَظْمِى
ترجمه: خداوندا، پس عذرم را بپذیر و به بدحالیام رحم کن و از بند محکم گناه رهایم کن .پروردگارا بر ناتوانی جسمم و نازکی پوستم و نرمی استخوانم رحم کن
يَا مَنْ بَدَأَ خَلْقِى وَ ذِكْرِى وَتَرْبِيَتِى وَبِرِّى وَتَغْذِيَتِى، هَبْنِى لِابْتِداءِ كَرَمِكَ وَ سالِفِ بِرِّكَ بِى
ترجمه: ای که آغازگر آفرینش و یاد و پرورش و نیکی بر من و تغذیهام بودهای، اکنون مرا ببخش به همان بزرگواری نخستت و پیشینه احسانت بر من
يَا إِلهِى وَسَيِّدِى وَرَبِّى، أَتُراكَ مُعَذِّبِى بِنَارِكَ بَعْدَ تَوْحِيدِكَ، وَبَعْدَ مَا انْطَوى عَلَيْهِ قَلْبِى مِنْ مَعْرِفَتِكَ،
ترجمه: ای خدای من و سرور و پروردگارم، آیا مرا به آتش دوزخ عذاب کنی، پس از اقرار به یگانگیات و پس از آنکه دلم از نور شناخت تو روشنی گرفت
وَلَهِجَ بِهِ لِسَانِى مِنْ ذِكْرِكَ، وَاعْتَقَدَهُ ضَمِيرِى مِنْ حُبِّكَ، وَبَعْدَ صِدْقِ اعْتِرافِى وَدُعَائِى خَاضِعاً لِرُبُوبِيَّتِكَ
ترجمه: و زبانم از آن (شناخت) به ذکرت گویا شد و پس از آنکه درونم از باور به تو لبریز شد و بعد از آنكه از روى صدق و خضوع و مسكنت به مقام ربوبيتت اعتراف كردم
هَيْهاتَ أَنْتَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ تُضَيِّعَ مَنْ رَبَّيْتَهُ، أَوْ تُبْعِدَ مَنْ أَدْنَيْتَهُ، أَوْ تُشَرِّدَ مَنْ آوَيْتَهُ، أَوْ تُسَلِّمَ إِلَى الْبَلَاءِ مَنْ كَفَيْتَهُ وَ رَحِمْتَهُ،
ترجمه: باور نمیکنم در حالی که تو بزرگوارتر از آن هستی که پروردهات را تباه کنی یا آن را که به خود نزدیک کردهای دور کنی یا آن را که پناه دادی از خود برانی یا آن را که خود کفایت نمودهای و به او رحم کردی به موج بلا واگذاری
وَ لَيْتَ شِعْرِى يَا سَيِّدِى وَ إِلهِى وَ مَوْلاىَ، أَتُسَلِّطُ النَّارَ عَلَى وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِكَ سَاجِدَةً،
ترجمه: ای کاش میدانستم ای سرورم و معبودم و مولایم، آیا آتش را بر صورتهایی که برای عظمتت سجدهکنان بر زمین نهاده شده چیره میکنی
وَ عَلَى أَلْسُنٍ نَطَقَتْ بِتَوْحِيدِكَ صَادِقَةً، وَ بِشُكْرِكَ مَادِحَةً، وَ عَلَى قُلُوبٍ اعْتَرَفَتْ بِإِلهِيَّتِكَ مُحَقِّقَةً
ترجمه: و نیز بر زبانهایی که صادقانه به توحیدت و به سپاست مدحکنان گویا شده و یا بر آن دل ها كه از روى صدق و يقين به خدايى تو اعتراف می کنند
وَ عَلَى ضَمَائِرَ حَوَتْ مِنَ الْعِلْمِ بِكَ حَتَّى صَارَتْ خَاشِعَةً، وَ عَلَى جَوارِحَ سَعَتْ إِلَى أَوْطانِ تَعَبُّدِكَ طَائِعَةً، وَ أَشارَتْ بِاسْتِغْفارِكَ مُذْعِنَةً
ترجمه: و بر آن جان ها که معرفت تو آنها را فراگرفته تا آنجا که در پیشگاهت افتادگی کرده و به اعضایی که مشتاقانه به سوی پرستش تو شتافتهاند و اقرار کنان جویای آمرزش تو بودهاند
مَا هَكَذَا الظَّنُّ بِكَ، وَ لَا أُخْبِرْنا بِفَضْلِكَ عَنْكَ يَا كَرِيمُ يَا رَبِّ
ترجمه: شگفتا هرگز چنین گمانی به تو نیست و از فضل و احسان تو ای بزرگوار، ای پروردگار، چنین خبری داده نشده
وَ أَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفِى عَنْ قَلِيلٍ مِنْ بَلاءِ الدُّنْيا وَ عُقُوباتِها، وَ مَا يَجْرِى فِيها مِنَ الْمَكَارِهِ عَلَى أَهْلِها
ترجمه: در حالی که تو از ناتوانیام در برابر اندکی از غم و اندوه دنیا و کیفرهای آن و آنچه از ناگواریها بر اهلش میگذرد آگاهی
عَلى أَنَّ ذلِكَ بَلاءٌ وَ مَكْرُوهٌ قَلِيلٌ مَكْثُهُ، يَسِيرٌ بَقاؤُهُ، قَصِيرٌ مُدَّتُهُ
ترجمه: با آنکه این غم و اندوه و ناگواری درنگش کم، بقایش اندک و مدّتش کوتاه است
فَكَيْفَ احْتِمالِى لِبَلاءِ الْآخِرَةِ وَ جَلِيلِ وُقُوعِ الْمَكَارِهِ فِيها ؟ وَ هُوَ بَلاءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ، وَ يَدُومُ مَقامُهُ
ترجمه: پس چگونه خواهد بود تاب و توانم در برابر بلای آخرت و فرود آمدن ناگواریها در آن جهان بر جسم و جانم و حال آنکه زمانش طولانی و جایگاهش ابدی است
وَ لَا يُخَفَّفُ عَنْ أَهْلِهِ، لِأَنَّهُ لَايَكُونُ إِلّا عَنْ غَضَبِكَ وَ انْتِقامِكَ وَ سَخَطِكَ
ترجمه: و تخفیفی برای اهل آن بلا نخواهد بود، چراکه عامل آن بلا جز از خشم و انتقام و ناخشنودی تو نیست
وَ هذا ما لَاتَقُومُ لَهُ السَّماواتُ و َالْأَرْضُ، يَا سَيِّدِى فَكَيْفَ لِى وَ أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الذَّلِيلُ الْحَقِيرُ الْمِسْكِينُ الْمُسْتَكِينُ
ترجمه: و این چیزی است که در برابرش آسمانها و زمین تاب نیاورند، ای سرور من تا چه رسد به من، و حال آنکه من بنده ناتوان، خوار و کوچک، زمینگیر و درمانده توأم
يا إِلهِى وَ رَبِّى وَ سَيِّدِى وَمَوْلاىَ، لِأَيِّ الْأُمُورِ إِلَيْكَ أَشْكُو، وَ لِمَا مِنْها أَضِجُّ وَ أَبْكِى، لِأَلِيمِ الْعَذابِ وَ شِدَّتِهِ، أَمْ لِطُولِ الْبَلَاءِ وَ مُدَّتِهِ
ترجمه: ای خدای من و پروردگار و سرور و مولایم، برای کدامیک از دردهایم به حضرتت شکایت کنم و برای کدامین گرفتاریم به درگاهت بنالم و اشک بریزم. آیا برای دردناکی عذاب و سختیاش، یا برای طولانی شدن بلا و زمانش
فَلَئِنْ صَيَّرْتَنِى لِلْعُقُوبَاتِ مَعَ أَعْدائِكَ، وَجَمَعْتَ بَيْنِى وَبَيْنَ أَهْلِ بَلَائِكَ، وَفَرَّقْتَ بَيْنِى وَبَيْنَ أَحِبَّائِكَ وَأَوْلِيائِكَ
ترجمه: پس اگر تو مرا با دشمنانت در عقوبت و مجازات قرار دهی و با اهل عذاب همراه كنى و میان من و دوستانت جدایی اندازی
فَهَبْنِى يَا إِلهِى وَسَيِّدِى وَمَوْلاىَ وَرَبِّى، صَبَرْتُ عَلَى عَذابِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِراقِكَ
ترجمه: پس در آن حال ای خدا و آقا و مولا و پروردگارم، بر فرض که بر عذابت شکیبا باشم ، ولی بر فراقت چگونه صبر کنم
وَ هَبْنِى صَبَرْتُ عَلى حَرِّ نَارِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى كَرامَتِكَ، أَمْ كَيْفَ أَسْكُنُ فِى النَّارِ وَ رَجائِى عَفْوُكَ
ترجمه: و گیرم ای خدای من بر سوزندگی آتشت شکیبایی کنم، اما چگونه چشم انداختن به بزرگ منشی و سخاوتت را تاب آورم یا چگونه در آتش، سکونت گزینم و حال آنکه امید من به گذشت و عفو توست
فَبِعِزَّتِكَ يَا سَيِّدِى وَ مَوْلاىَ أُقْسِمُ صَادِقاً، لَئِنْ تَرَكْتَنِى نَاطِقاً لَأَضِجَّنَّ إِلَيْكَ بَيْنَ أَهْلِها ضَجِيجَ الْآمِلِينَ
ترجمه: پس به عزتت ای آقا و مولایم سوگند صادقانه میخورم، اگر مرا با زبان گويا دردوزخ بگذاری در میان اهل دوزخ به پیشگاهت همانند نالهی آرزومندان ناله سر دهم،
وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَيْكَ صُراخَ الْمُسْتَصْرِخِينَ وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بُكَاءَ الْفَاقِدِينَ وَ لَأُنادِيَنَّكَ أَيْنَ كُنْتَ يَا وَلِىَّ الْمُؤْمِنِينَ
ترجمه: و به درگاهت مانند دادخواهان ناله همى كنم و به آستانت مانند عزيز گم كردگان گریه میکنم و هر آینه صدایت میزنم: کجایی ای سرپرست مؤمنان
يَا غَايَةَ آمالِ الْعارِفِينَ، يَا غِياثَ الْمُسْتَغِيثِينَ، يَا حَبِيبَ قُلُوبِ الصَّادِقِينَ، وَ يَا إِلهَ الْعالَمِينَ
ترجمه: آری کجایی ای نهایت آرزوی عارفان، ای فریادرس دادخواهان، ای محبوب دل صادقین و ای معبود جهانیان
أَفَتُراكَ سُبْحَانَكَ يَا إِلهِى وَ بِحَمْدِكَ تَسْمَعُ فِيها صَوْتَ عَبْدٍ مُسْلِمٍ سُجِنَ فِيها بِمُخالَفَتِهِ،
ترجمه: آیا این چنین است، ای خدای منزّه و ستوده که در دوزخ بشنوی صدای بنده مسلمانی که برای مخالفتش با دستورات تو زندانی شده
و َذاقَ طَعْمَ عَذابِها بِمَعْصِيَتِهِ، وَ حُبِسَ بَيْنَ أَطْباقِها بِجُرْمِهِ وَ جَرِيرَتِهِ
ترجمه: و مزه عذابش را به خاطر نافرمانی چشیده و میان درکات دوزخ به علّت جرم و جنایتش محبوس شده
وَ هُوَ يَضِجُّ إِلَيْكَ ضَجِيجَ مُؤَمِّلٍ لِرَحْمَتِكَ، وَ يُنادِيكَ بِلِسانِ أَهْلِ تَوْحِيدِكَ، وَ يَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِرُبُوبِيَّتِكَ
ترجمه: و حال آنکه در درگاهت سخت ناله میزند همچون ناله آنکه آرزومند رحمت توست و با زبان اهل توحیدت تو را میخواند و به ربوبیتت به پیشگاهت توسّل میجوید
يَا مَوْلاىَ فَكَيْفَ يَبْقى فِى الْعَذابِ وَ هُوَ يَرْجُو مَا سَلَفَ مِنْ حِلْمِكَ، أَمْ كَيْفَ تُؤْلِمُهُ النَّارُ وَ هُوَ يَأْمُلُ فَضْلَكَ وَ رَحْمَتَكَ
ترجمه: ای مولای من، چگونه در عذاب بماند و حال آنکه امید به بردباری گذشتهات دارد یا چگونه آتش او را به درد آورد درحالیکه بخشش و رحمت تو را آرزو دارد
أَمْ كَيْفَ يُحْرِقُهُ لَهِيبُها وَ أَنْتَ تَسْمَعُ صَوْتَهُ وَ تَرى مَكانَهُ ؟ أَمْ كَيْفَ يَشْتَمِلُ عَلَيْهِ زَفِيرُها وَ أَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفَهُ
ترجمه: یا چگونه شعله آتش او را بسوزاند درحالیکه فریادش را میشنوی و جایش را میبینی یا چگونه آتش او را دربر بگیرد و حال آنکه از ناتوانیاش خبرداری
أَمْ كَيْفَ يَتَقَلْقَلُ بَيْنَ أَطْباقِها وَ أَنْتَ تَعْلَمُ صِدْقَهُ، أَمْ كَيْفَ تَزْجُرُهُ زَبانِيَتُها وَ هُوَ يُنادِيكَ يَا رَبَّهُ، أَمْ كَيْفَ يَرْجُو فَضْلَكَ فِى عِتْقِهِ مِنْها فَتَتْرُكُهُ فِيها
ترجمه: یا چگونه در طبقات دوزخ به این سو و آن سو کشانده شود درحالی که راستگوییاش را میدانی، یا چگونه فرشتههای عذاب او را با خشم برانند و حال آنکه تو را به پروردگاریات میخواند، یا چگونه ممکن است بخششت را در آزادی از دوزخ امید داشته باشد و تو او را در آنجا به همان حال واگذاری؟
هَيْهاتَ ما ذلِكَ الظَّنُ بِكَ، وَ لَا الْمَعْرُوفُ مِنْ فَضْلِكَ، وَ لَا مُشْبِهٌ لِمَا عَامَلْتَ بِهِ الْمُوَحِّدِينَ مِنْ بِرِّكَ وَ إِحْسانِكَ
ترجمه: همه این امور از بنده نوازی تو بس دور است، هرگز گمان ما به تو این نیست و نه از فضل تو چنین گویند و نه به آنچه از خوبی و احسانت با اهل توحید رفتار کردهای شباهتی دارد
فَبِالْيَقِينِ أَقْطَعُ، لَوْلَا مَا حَكَمْتَ بِهِ مِنْ تَعْذِيبِ جَاحِدِيكَ، وَ قَضَيْتَ بِهِ مِنْ إِخْلادِ مُعانِدِيكَ
ترجمه: پس به یقین میدانم که اگر فرمانت در به عذاب کشیدن منکرانت نبود و دستورت به همیشگی بودن دشمنانت در آتش صادر نمیشد
لَجَعَلْتَ النَّارَ كُلَّها بَرْداً وَ سَلاماً، وَ مَا كانَ لِأَحَدٍ فِيها مَقَرّاً وَ لَا مُقاماً،
ترجمه: هر آینه سرتاسر دوزخ را سرد و سلامت میکردی و برای احدی در آنجا قرار و جایگاهی نبود
لَكِنَّكَ تَقَدَّسَتْ أَسْماؤُكَ أَقْسَمْتَ أَنْ تَمْلَأَها مِنَ الْكَافِرِينَ، مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ، وَ أَنْ تُخَلِّدَ فِيهَا الْمُعانِدِينَ
ترجمه: امّا تو که نام هایت مقدّس است، سوگند یاد کردی که دوزخ را از همهی کافران چه پری و چه آدمی پر سازی و ستیزهجویان را در آنجا همیشگی و جاودانه بداری
وَ أَنْتَ جَلَّ ثَناؤُكَ قُلْتَ مُبْتَدِئاً، وَ تَطَوَّلْتَ بِالْإِنْعامِ مُتَكَرِّماً، (أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كَانَ فَاسِقاً لَا يَسْتَوُونَ)
ترجمه: و هم تو ـ که ثنایت برجسته و والا است ـ به این گفته ابتدا کردی و با نیکی و محبت و لطف، بزرگمنشی فرمودی که (آیا مؤمنانِ اهل عبادت مانند کسانی هستند که منحرف و نافرمانند؟ نه، هرگز این دو گروه مساوی نیستند)
إِلهِى وَ سَيِّدِى، فَأَسْأَلُكَ بِالْقُدْرَةِ الَّتِى قَدَّرْتَها، وَ بِالْقَضِيَّةِ الَّتِى حَتَمْتَها وَ حَكَمْتَها، وَ غَلَبْتَ مَنْ عَلَيْهِ أَجْرَيْتَها
ترجمه: ای خدا و سرور من، از تو خواستارم به قدرتی که مقدّر کردی و به قضاى حتمی و استوارت كه بر هر كه فرستادى غالب و قاهر شدى
أَنْ تَهَبَ لِى فِى هَذِهِ اللَّيْلَةِ وَ فِى هَذِهِ السَّاعَةِ، كُلَّ جُرْمٍ أَجْرَمْتُهُ، وَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ، وَ كُلَّ قَبِيحٍ أَسْرَرْتُهُ
ترجمه: که در این شب و در این ساعت بر من ببخشی هر جرمی که مرتکب شدم و هر گناهی که به آن آلوده گشتم و هر کار زشتی را که پنهان ساختم
وَ كُلَّ جَهْلٍ عَمِلْتُهُ، كَتَمْتُهُ أَوْ أَعْلَنْتُهُ، أَخْفَيْتُهُ أَوْ أَظْهَرْتُهُ، وَ كُلَّ سَيِّئَةٍ أَمَرْتَ بِإِثْباتِهَا الْكِرامَ الْكاتِبِينَ الَّذِينَ وَكَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ مَا يَكُونُ مِنِّى
ترجمه: و هر نادانی و جهلی که آن را بکار گرفتم، خواه پنهان کردم یا آشکار، نهان ساختم یا عیان و هر کار زشتی که دستور ثبت آن را به نویسندگان بزرگوار دادی، آنان که برای ثبت آنچه از من سر زند گماشتی
وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَىَّ مَعَ جَوارِحِى، و كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَىَّ مِنْ وَرائِهِمْ، وَ الشَّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنْهُمْ، وَ بِرَحْمَتِكَ أَخْفَيْتَهُ، وَ بِفَضْلِكَ سَتَرْتَهُ
ترجمه: و آنان را نیز گواهانی بر من قراردادی علاوه بر اعضایم و خود فراتر از آنها مراقب من بودی و شاهد بر آنچه از آنان پنهان ماند و به یقین با رحمتت پنهان ساختی و با احسانت پوشاندی
وَأَنْ تُوَفِّرَ حَظِّى، مِنْ كُلِّ خَيْرٍ أَنْزَلْتَهُ، أَوْ إِحْسَانٍ فَضَّلْتَه، أَوْ بِرٍّ نَشَرْتَهُ، أَوْ رِزْقٍ بَسَطْتَهُ ، أَوْ ذَنْبٍ تَغْفِرُهُ، أَوْ خَطَاً تَسْتُرُهُ، يَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ
ترجمه: و نیز از تو میخواهم که به من بهره فراوان ببخشی از هر خيرى که نازل کردی یا احسانی که تفضّل نمودی یا برّ و نیکی که گستردی یا رزقی که گسترش دادی یا گناهی که بیامرزی یا خطایی که بپوشانی، پروردگارا، پروردگارا، پروردگارا!
يَا إِلهِى وَ سَيِّدِى وَ مَوْلاىَ وَ مالِكَ رِقِّى، يَا مَنْ بِيَدِهِ نَاصِيَتِى، يَا عَلِيماً بِضُرِّى وَ مَسْكَنَتِى، يَا خَبِيراً بِفَقْرِى وَ فاقَتِى،
ترجمه: ای خدای من، ای سرور من، ای مولای من و اختیاردارم، ای کسی که مهارم به دست اوست، ای آگاه از پریشانی و ناتوانیام، ای دانا به تهیدستی و نداریام
يَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ، أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ وَقُدْسِكَ وَ أَعْظَمِ صِفاتِكَ وَ أَسْمائِكَ
ترجمه: پروردگارا، پروردگارا، پروردگارا، از تو درخواست میکنم به حقّت و قداست و پاکیات و بزرگترین صفات و نامهایت
أَنْ تَجْعَلَ أَوْقاتِى مِنَ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً، وَ بِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً
ترجمه: که همه اوقاتم را از شب و روز به یادت آباد کنی و به خدمتگزاریات پیوسته بداری
وَ أَعْمالِى عِنْدَكَ مَقْبُولَةً، حَتَّى تَكُونَ أَعْمالِى وَأَوْرادِى كُلُّها وِرْداً وَاحِداً، وَ حالِى فِى خِدْمَتِكَ سَرْمَداً
ترجمه: و اعمالم را در پیشگاهت پذیرفته قراردهی تا آنکه اعمال و اورادم هماهنگ و همسو و همه ورد واحدی باشد و حالم در خدمت تو پاینده گردد
يَا سَيِّدِى يَا مَنْ عَلَيْهِ مُعَوَّلِى، يَا مَنْ إِلَيْهِ شَكَوْتُ أَحْوالِى، يَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ
ترجمه: ای سرور من، ای آنکه بر او تکیه دارم، ای آنکه شکایت حالم را تنها بهسوی او برم، ای پروردگارم، ای پروردگارم، ای پروردگارم
قَوِّ عَلى خِدْمَتِكَ جَوارِحِى، وَ اشْدُدْ عَلَى الْعَزِيمَةِ جَوانِحِى، وَ هَبْ لِىَ الْجِدَّ فِى خَشْيَتِكَ، وَ الدَّوامَ فِى الاتِّصالِ بِخِدْمَتِكَ
ترجمه: اعضایم را در راه خدمتت نیرو ببخش و دلم را بر عزم و همّتت محکم کن و جدیت در مقام خوف خشیت و تداوم خدمت حضرتت را به من ارزانی دار
حَتّى أَسْرَحَ إِلَيْكَ فِى مَيادِينِ السَّابِقِينَ وَ أُسْرِعَ إِلَيْكَ فِى البَارِزِينَ وَ أَشْتاقَ إِلى قُرْبِكَ فِى الْمُشْتاقِينَ
ترجمه: تا به سویت در میدان پیشتازان اطاعت و بندگی برانم و بهسویت در میان شتابندگان بشتابم و مشتاقانه به سوی مقام قرب تو در میان مشتاقان قرار گیرم
وَ أَدْنُوَ مِنْكَ دُنُوَّ الْمُخْلِصِينَ ، وَ أَخافَكَ مَخافَةَ الْمُوقِنِينَ، وَ أَجْتَمِعَ فِى جِوارِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ
ترجمه: و همانند مخلصان به تو نزدیک شوم و چون یقین آوردگان از جاه و عظمت تو بهراسم و با اهل ایمان در جوارت گرد آیم
اللّهُمَّ وَ مَنْ أَرادَنِى بِسُوءٍ فَأَرِدْهُ، وَ مَنْ كادَنِى فَكِدْهُ، وَ اجْعَلْنِى مِنْ أَحْسَنِ عَبِيدِكَ نَصِيباً عِنْدَكَ،
ترجمه: خداوندا، هرکس مرا به بدی قصد کند تو پاسخش را بده و هرکس با من مکر ورزد تو به او مکر بورز و مرا از بهرهمندترین بندگانت نزد خود قرار بده
وَ أَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ، وَ أَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَيْكَ فَإِنَّهُ لَايُنالُ ذلِكَ إِلّا بِفَضْلِكَ
ترجمه: و از نزدیکترینشان در منزلت به تو و ویژهترینشان در رتبه به پیشگاهت بگردان زیرا این همه به دست نیاید جز به فضل و احسان تو
وَ جُدْ لِى بِجُودِكَ، وَ اعْطِفْ عَلَىَّ بِمَجْدِكَ وَ احْفَظْنِى بِرَحْمَتِكَ، وَ اجْعَلْ لِسانِى بِذِكْرِكَ لَهِجاً، وَ قَلْبِى بِحُبِّكَ مُتَيَّماً
ترجمه: خداوندا، با جود و بخشش خود بر من جود کن و با بزرگواریات به من نظر انداز و با رحمتت مرا نگاهدار و زبانم را به ذکرت گویا کن و دلم را به محبتت شیفته فرما
وَ مُنَّ عَلَىَّ بِحُسْنِ إِجابَتِكَ، وَ أَقِلْنِى عَثْرَتِى، وَ اغْفِرْ زَلَّتِى، فَإِنَّكَ قَضَيْتَ عَلى عِبادِكَ بِعِبادَتِكَ، وَ أَمَرْتَهُمْ بِدُعائِكَ، وَ ضَمِنْتَ لَهُمُ الْإِجابَةَ
ترجمه: با پاسخ نیکویت بر من منّت گذار و لغزشم را نادیده بگیر و گناهم را ببخشای، زیرا تو بندگانت را به بندگی فرمان دادی و به دعا و درخواست از خود دستور دادی و اجابت دعا را برای آنان ضامن شدی
فَإِلَيْكَ يارَبِّ نَصَبْتُ وَجْهِى، وَ إِلَيْكَ يَا رَبِّ مَدَدْتُ يَدِى، فَبِعِزَّتِكَ اسْتَجِبْ لِى دُعائِى، وَ بَلِّغْنِى مُناىَ
ترجمه: پس ای پروردگار من، فقط به سوی تو روکردم و دستم را تنها به جانب تو دراز کردم، پس تو را به عزّتت سوگند میدهم که دعایم را مستجاب کنی و مرا به آرزویم برسانی
وَ لَا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِكَ رَجائِى، وَ اكْفِنِى شَرَّ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنْ أَعْدائِى
ترجمه: و امیدم را از احسان و فضلت ناامید نکنی و شرّ دشمنان جنی و انسی را از من بازداری
يَا سَرِيعَ الرِّضا، اغْفِرْ لِمَنْ لَايَمْلِكُ إِلّا الدُّعاءَ، فَإِنَّكَ فَعَّالٌ لِما تَشَاءُ،
ترجمه: ای خدایی که به سرعت از بندهات خشنود میشوی، بیامرز آن را که جز دعا مالک چیزی نیست، همانا تو هرچه بخواهی انجام میدهی
يَا مَنِ اسْمُهُ دَوَاءٌ، وَ ذِكْرُهُ شِفاءٌ، وَ طَاعَتُهُ غِنىً، ارْحَمْ مَنْ رَأْسُ مالِهِ الرَّجاءُ، وَ سِلاحُهُ الْبُكَاءُ
ترجمه: ای آنکه نامش دوا و یادش درمان و طاعتش توانگری است رحم کن به کسی که سرمایهاش امید و سلاح و توشه اش اشک روان است
يَا سَابِغَ النِّعَمِ، يَا دَافِعَ النِّقَمِ، يَا نُورَ الْمُسْتَوْحِشِينَ فِى الظُّلَمِ، يَا عَالِماً لَايُعَلَّمُ
ترجمه: ای گسترش دهنده نعمتها، ای دورکنندهی بلاها، ای روشنیبخش وحشت زدگان در تاریکیها، ای دانای ناآموخته
صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ افْعَلْ بِى مَا أَنْتَ أَهْلُهُ، وَ صَلَّى اللّهُ عَلى رَسُو لِهِ وَ الْأَئِمَّةِ الْمَيامِينَ مِنْ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً.
ترجمه: بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و با من چنان کن که شایستهاش هستی و درود و سلام فراوان خدا بر پیامبرش و بر امامان مبارک و نیکبخت از خاندانش.
منابع و ارجاعات
- مفاتیح الجنان حاج شیخ عباس قمی
- وبسایت های معتبر معارف اسلامی