مناجات سوم خمس عشر

مناجات الخائفين | مناجات سوم خمس عشر | راز و نیاز ترسیدگان

0

مقدمه

مُناجاتُ الخائِفین یا مناجات خداترسان مناجات سوم از مناجات‌های پانزده‌گانه (خمس عشر) امام سجاد(ع) است و موضوع آن توجه به گناهان، خوف و ترس از عذاب الهی، اظهار خوف و پشیمانی و امید به رحمت الهی می باشد.

در این مطلب، متن مناجات خائِفین همراه با ترجمه روان و صوت زیبا ارائه می شود. امید است همراهان عزیز دانوما ضمن قرائت مناجات، ادعیه و زیارات، ما را نیز از دعای خیر و نظرات خویش بهره مند سازند.

متن اصلی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

إِلهِى أَتَراكَ بَعْدَ الْإِيمانِ بِكَ تُعَذِّبُنِى أَمْ بَعْدَ حُبِّى إِيَّاكَ تُبَعِّدُنِى أَمْ مَعَ رَجائِى لِرَحْمَتِكَ وَ صَفْحِكَ تَحْرِمُنِى  

ترجمه: معبود من! آیا چنین می‌نمایی که پس از ایمانم به تو، عذابم کنی یا پس از محبتم به تو، از خودت دورم کنی یا با امید به رحمت و چشم‌پوشی‌ات محرومم نمایی

أَمْ مَعَ اسْتِجارَتِى بِعَفْوِكَ تُسْلِمُنِى حَاشَا لِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ أَنْ تُخَيِّبَنِى

ترجمه: یا با پناه جستن به گذشت خود رهایم کنی هرگز چنین نیست! از ذات بزرگوارت به دور است که محرومم کنی

لَيْتَ شِعْرِى أَلِلشَّقاءِ وَلَدَتْنِى أُمِّى أَمْ لِلْعَناءِ رَبَّتْنِى فَلَيْتَها لَمْ تَلِدْنِى، وَ لَمْ تُرَبِّنِى

ترجمه: ای کاش می‌دانستم که آیا مادرم مرا برای بدبختی به دنیا آورده، یا برای رنج کشیدن و زحمت پرورانده است اگر چنین است کاش مرا نزاده و نپرورانده بود

وَ لَيْتَنِى عَلِمْتُ أَمِنْ أَهْلِ السَّعادَةِ جَعَلْتَنِى، و َبِقُرْبِكَ وَ جِوارِكَ خَصَصْتَنِى، فَتَقِرَّ بِذلِكَ عَيْنِى، وَ تَطْمَئِنَّ لَهُ نَفْسِى

ترجمه: و کاش می دانستم که آیا مرا از اهل سعادت قرار داده و به قرب و جوارت اختصاص داده‌ای تا به این دلیل چشمم روشن شود و جانم آرام گیرد

إِلهِى هَلْ تُسَوِّدُ وُجُوهاً خَرَّتْ ساجِدَةً لِعَظَمَتِكَ أَوْ تُخْرِسُ أَلْسِنَةً نَطَقَتْ بِالثَّناءِ عَلى مَجْدِكَ وَ جَلالَتِكَ

ترجمه: معبود من! آیا چهره‌هایی که در برابر عظمتت برخاک به سجده‌ افتاده اند، سیاه می‌کنی یا زبان‌هایی را که برای بزرگی و شکوهت به ستایش گویا شده ناگویا می‌نمایی

أَوْ تَطْبَعُ عَلى قُلُوبٍ انْطَوَتْ عَلى مَحَبَّتِكَ أَوْ تُصِمُّ أَسْماعاً تَلَذَّذَتْ بِسَماعِ ذِكْرِكَ فِى إِرادَتِكَ

ترجمه: یا بر دل‌هایی که به محبتت پیچیده شده مُهر می‌زنی یا گوش‌هایی را که از شنیدن ذکرت در راه رضای تو لذّت برده اند، ناشنوا می‌کنی

أَوْ تَغُلُّ أَكُفّاً رَفَعَتْهَا الْآمالُ إِلَيْكَ رَجاءَ رَأْفَتِكَ أَوْ تُعاقِبُ أَبْداناً عَمِلَتْ بِطاعَتِكَ حَتَّى نَحِلَتْ فِى مُجاهَدَتِكَ أَوْ تُعَذِّبُ أَرْجُلاً سَعَتْ فِى عِبادَتِكَ

ترجمه: یا دست‌هایی را که آرزوها، به امید مهربانی‌ات به سویت بلند کرده، به زنجیر می‌بندی یا بدن‌هایی را که در اطاعتت کوشیده تا جایی که در راه تلاش برای تو لاغر شده، مجازات می‌کنی یا پاهایی را که راه عبادت تو را پوییده، به عذاب دچار می‌نمایی

 إِلهِى لَاتُغْلِقْ عَلى مُوَحِّدِيكَ أَبْوابَ رَحْمَتِكَ، وَ لَا تَحْجُبْ مُشْتاقِيكَ عَنِ النَّظَرِ إِلى جَمِيلِ رُؤْيَتِكَ

ترجمه: معبود من! درهای رحمتت را بر یکتاپرستان مبند و شیفتگانت را از نگاه به زیبایی دیدارت محروم مساز

إِلهِى نَفْسٌ أَعْزَزْتَها بِتَوْحِيدِكَ كَيْفَ تُذِلُّها بِمَهانَةِ هِجْرانِكَ  وَ ضَمِيرٌ انْعَقَدَ عَلى مَوَدَّتِكَ كَيْفَ تُحْرِقُهُ بِحَرارَةِ نِيرانِكَ

ترجمه: معبود من! جانی را که به توحیدت عزّت بخشیدی، چگونه به خواری دوری خود، خوار می‌کنی و باطنی که بر دوستی‌ات پیمان بسته، چگونه با سوز آتشت می‌سوزانی

إِلهِى أَجِرْنِى مِنْ أَلِيمِ غَضَبِكَ، وَ عَظِيمِ سَخَطِكَ، يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ، يَا رَحِيمُ يَا رَحْمانُ، يَا جَبَّارُ يَا قَهَّارُ، يَا غَفَّارُ يَا سَتَّارُ

ترجمه: معبود من! از دردناکی خشمت و بزرگی ناخشنودی‌ات پناهم ده، ای بسیارمهربان، ای بسیار احسان‌کننده، ای مهربان، ای بخشاینده، ای قادر و جبران کننده، ای چیره، ای آمرزنده، ای عیب ‌پوش

نَجِّنِى بِرَحْمَتِكَ مِنْ عَذابِ النَّارِ، وَ فَضِيحَةِ الْعارِ،إِذَا امْتازَ الْأَخْيارُ مِنَ الْأَشْرارِ، وَ حَالَتِ الْأَحْوالُ وَ هَالَتِ الْأَهْوالُ

 ترجمه: به مهرت مرا از شکنجه آتش و رسوایی ننگ، نجات بده، آنگاه که نیکوکاران از بدکاران جدا شوند و حالت‌ها دگرگون گردد و هراسنده‌ها بهراسند

و قَرُبَ الْمُحْسِنُونَ وَ بَعُدَ الْمُسِيئُونَ، (وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لَايُظْلَمُونَ)

ترجمه: و نیکوکاران به خوشبختی نزدیک شوند و بدکاران از آن دور گردند و به هرکس آنچه را که انجام داده به‌ تمام و کمال  خواهند داد و مورد ستم قرار نمی‌گیرند‌

مهم ترین مضامین مناجات خائفين

مضامین مناجات الخائفین

دعا کردن

  • نشان دادن انسان در کمال درماندگی و شرمندگی به درگاه خداوند.
  • گشایش درهای رحمت الهی به روی جویندگان رحمت واسعه الهی.
  • بی‌قراری از دوری خداوند و اشتیاق همراه با سوز و گداز درونی برای وصال و مشاهده جمال حق.
  • حالت خوف و رجاء (امیدواری به رحمت و رأفت خداوند در کنار اقرار به گناهکاری) و این که نمی‌داند عاقبت او سعادت می‌انجامد یا به شقاوت.

منابع و ارجاعات

  • مفاتیح الجنان
  • صحیفه سجادیه
 

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

19 − نه =