مقدمه
از جمله زیارات و ادعیه معتبر شیعیان که در ارتباط انسان با اولیای الهی و امامان (ع) به عنوان واسطه فیض الهی پایه ریزی شده است، می توان به زیارت عاشورا، دعای توسل، دعای ندبه، زیارت اربعین، دعای سمات، دعای فرج، زیارت وارث، زیارت امین الله، حدیث کساء و دعای عهد اشاره کرد. ندبه به معنای گریه و جزع و فزع است. در این دعای زیبا بعد از حمد الهی و بیان سیر تاریخ انبیاء اولوالعزم و ائمه (ع) به موضوع تأسف خوردن بر غیبت امام زمان (عج) و درخواست ملتمسانه همراه با گریه و عجز برای ظهور آن حضرت پرداخته است. خواندن دعای ندبه را در روز جمعه، عید فطر، عید قربان و عید غدیر مستحب دانستهاند. در این مطلب متن این دعا به همراه ترجمه و صوت زیبا ارائه می شود:
متن اصلی
مستحب است دعای ندبه به عنوان بخشی از اعمال اعمال عید فطر، اعمال عید قربان، اعمال عید غدیر و روز جمعه خوانده شود. متن این دعای زیبا عبارت است از:
الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، وَصَلَّى اللّهُ عَلَى سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ تَسْلِيماً،
ترجمه: ستایش ویژۀ خدا، پروردگار جهانیان است و درود و سلام خدا، سلامی کامل، بر سرور ما محمد، پیامبرش و اهلبیت او،
اللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا جَرى بِهِ قَضاؤُكَ فِي أَوْلِيائِكَ الَّذِينَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ وَدِينِكَ،
ترجمه: خدایا تو را سپاس بر آنچه قضای تو درباره اولیایت به آن جاری شد آنان که تنها برای خود و دینت برگزیدی،
إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِيلَ مَا عِنْدَكَ مِنَ النَّعِيمِ الْمُقِيمِ الَّذِي لَازَوالَ لَهُ وَلَا اضْمِحْلالَ، بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ فِي دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْيَا الدَّنِيَّةِ وَزُخْرُفِها وَزِبْرِجِها،
ترجمه: آنگاه که برای ایشان اختیار کردی، فراوانی نعمت ماندگاری که نزد توست، نعمتی که تباهی و نابودی ندارد، پس از آنکه بیمیل بودن نسبت به رتبههای این دنیای فرومایه و زیب و زیورش را با آنان شرط کردی،
فَشَرَطُوا لَكَ ذلِكَ، وَعَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفاءَ بِهِ، فَقَبِلْتَهُمْ وَقَرَّبْتَهُمْ وَقَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّكْرَ الْعَلِيَّ وَالثَّناءَ الْجَلِيَّ،
ترجمه: پس آنان هم آن شرط را از تو پذیرفتند و و تو هم مى دانستى كه به عهد خود وفا خواهند كرد، پس آنان را مقبول و مقرب درگاه خود کردی و و برای آنان ذکر والا و ثنای روشن از پیش عطا کردی،
وَأَهْبَطْتَ عَلَيْهِمْ مَلائِكَتَكَ، وَكَرَّمْتَهُمْ بِوَحْيِكَ، وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ،
ترجمه: و فرشتگانت را بر آنها فرو فرستادی و به وحیات بزرگشان داشتی و از دانشت به آنان عطا کردی،
وَجَعَلْتَهُمُ الذَّرِيعَةَ إِلَيْكَ، وَالْوَسِيلَةَ إِلَى رِضْوانِكَ،
ترجمه: و ایشان را واسطه هدایت به سویت و وسیله رسیدن به بهشت خشنودی خود قرار دادی،
فَبَعْضٌ أَسْكَنْتَهُ جَنَّتَكَ إِلَى أَنْ أَخْرَجْتَهُ مِنْها، وَبَعْضٌ حَمَلْتَهُ فِي فُلْكِكَ،
ترجمه: پس یکی (حضرت آدم) را در بهشت جای دادی تا آنکه از آنجا بیرونش آوردی،
وَنَجَّيْتَهُ وَمَنْ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَكَةِ بِرَحْمَتِكَ،
ترجمه: و یکی را در کشتی خود حمل نمودی و او را و هر که همراه او ایمان آورده بود به رحمتت از هلاک شدن نجات دادی،
وَبَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِكَ خَلِيلاً، وَسَأَلَكَ لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ فَأَجَبْتَهُ، وَجَعَلْتَ ذلِكَ عَلِيّاً،
ترجمه: و یکی را برای خود خلیل و دوست گرفتی و از تو درخواست نام و یاد نیک، در میان آیندگان کرد و تو درخواست او را اجابت نمودی و نامش را بلند آوازه کردی،
وَبَعْضٌ كَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَةٍ تَكْلِيماً، وَجَعَلْتَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ رِدْءاً وَوَزِيراً،
ترجمه: و با یکی از میان درخت سخن گفتی، سخن گفتنی ویژه و برای او برادرش را یاور و وزیر قرار دادی،
وَبَعْضٌ أَوْلَدْتَهُ مِنْ غَيْرِ أَبٍ، وَآتَيْتَهُ الْبَيِّناتِ، وَأَيَّدْتَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ،
ترجمه: و یکی را بدون پدر به وجود آوردی و دلایل آشکار به او عنایت فرمودی و به روحالقدس او را تایید کردی،
وَكُلٌّ شَرَعْتَ لَهُ شَرِيعَةً وَنَهَجْتَ لَهُ مِنْهاجاً،
ترجمه: و برای همه آنان شریعت مقرّر فرمودی و راه را روشن و واضح ساختی و جانشینانی اختیار کردی،
وَتَخَيَّرْتَ لَهُ أَوْصِياءَ، مُسْتَحْفِظاً بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ، مِنْ مُدَّةٍ إِلَى مُدَّةٍ، إِقامَةً لِدِينِكَ، وَحُجَّةً عَلَى عِبادِكَ، وَ لِئَلَّا يَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ، وَيَغْلِبَ الْباطِلُ عَلَى أَهْلِهِ،
ترجمه: و جانشینانی اختیار کردی،محافظانی یکی پس از دیگری، از زمانی تا زمانی دیگر، برای برپاداشتن دینت و حجّتی بر بندگانت، برای اینکه حق از جایگاهش برداشته نشود و باطل بر اهل حق پیروز نگردد،
وَلَا يَقُولَ أَحَدٌ لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً مُنْذِراً، وَأَقَمْتَ لَنا عَلَماً هادِياً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزى،
ترجمه: و احدی نگوید اگر برای ما پیامبری بیمدهنده میفرستادی و پرچم هدایت برای ما برپا مینمودی، از آیاتت پیروی میکردیم پیش از آنکه خوار و رسوا شویم،
إِلَى أَنِ انْتَهَيْتَ بِالْأَمْرِ إِلى حَبِيبِكَ وَنَجِيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وآلِهِ، فَكانَ كَمَا انْتَجَبْتَهُ سَيِّدَ مَنْ خَلَقْتَهُ، وَصَفْوَةَ مَنِ اصْطَفَيْتَهُ، وَأَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَيْتَهُ، وَأَكْرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ،
ترجمه: تا اینکه مقام رسالت و هدایت را به محبوب و برگزیدهات محمد (درود خدا بر او و خاندانش) رساندی، پس او همانگونه بود که او را برگزیدی (در هرحال، سید و سرور خلایق قرار دادی) سرور مخلوقاتت و برگزیده برگزیدگانت و برترین انتخاب شدگانت و گرامیترین معتمدانت بود،
قَدَّمْتَهُ عَلَى أَنْبِيائِكَ، وَبَعَثْتَهُ إِلَى الثَّقَلَيْنِ مِنْ عِبادِكَ، وَأَوْطَأْتَهُ مَشارِقَكَ وَمَغارِبَكَ،
ترجمه: او را بر پیامبرانت مقدم نمودی و بر جنّ و انس از بندگانت برانگیختی و مشرقها و مغربهایت را زیر پایش گذاردی،
وَسَخَّرْتَ لَهُ الْبُراقَ، وَعَرَجْتَ بِرُوحِهِ إِلَى سَمائِكَ، وَأَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا كانَ وَمَا يَكُونُ إِلَى انْقِضاءِ خَلْقِكَ،
ترجمه: و بُراق را برایش به کار گرفتی و او را به آسمانت بالا بردی و دانش آنچه بوده و خواهد بود تا سپری شدن آفرینشت را به او سپردی،
ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ، وَحَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِيلَ وَمِيكائِيلَ وَالْمُسَوِّمِينَ مِنْ مَلائِكَتِكَ،
ترجمه: سپس او را با هراس انداختن در دل دشمن یاری دادی و به جبرائیل و میکائیل و فرشتگان خاص و نامدارت احاطه کردی،
وَوَعَدْتَهُ أَنْ تُظْهِرَ دِينَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ، وَذلِكَ بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّأَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ،
ترجمه: و به او وعده دادی که دینش را بر همه دینها پیروز گردانی گرچه مشرکان را خوش نیاید و این وعده پس از آن بود كه او را از ميان خاندانش در جايگاه صدق و راستي جاي دادي،
وَجَعَلْتَ لَهُ وَلَهُمْ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمِينَ فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً،
ترجمه: قرار دادی برای او و اهلبیتش نخستین خانهای که برای مردم در مکه بنا شد، خانه بابرکت و مایه راهنمایی برای جهانیان، در آن خانه نشانههای آشکاری است، (مانند) مقام ابراهیم و هرکه وارد آن شد، در امان بود،
وَقُلْتَ: (إِنَّما يُرِيدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً)، ثُمَّ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ مَوَدَّتَهُمْ فِي كِتابِكَ،
ترجمه: و در حق آنان فرمودی: جز این نیست که خدا اراده فرموده، پلیدی را از شما خانواده ببرد و شما را پاک گرداند، پاککردنی شایسته، سپس پاداش محمد را در قرآنت مودّت اهلبیت او قرار دادی،
فَقُلْتَ: (قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى)،
ترجمه: و فرمودی: بگو من از شما برای رسالت پاداشی جز مودّت نزدیکانم نمیخواهم،
وَقُلْتَ: (ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ)، وَقُلْتَ: (ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاّ مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلاً)،
ترجمه: و فرمودی: آنچه به عنوان پاداش از شما خواستم، آن هم براي خودتان است فرمودي: من بر اين رسالت پاداشي از شما نميخواهم، مگر آنكه كسي بخواهد راهي به سوي پرودگار خود در پيش گيرد (كه همين مزد من است)،
فَكانُوا هُمُ السَّبِيلَ إِلَيْكَ، وَالْمَسْلَكَ إِلَى رِضْوانِكَ،
ترجمه: پس آنان همان راه به سوی تو بودند و راه خشنودی و بهشت تو بودند،
فَلَمَّا انْقَضَتْ أَيَّامُهُ أَقامَ وَلِيَّهُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طالِبٍ صَلَواتُكَ عَلَيْهِما وَآلِهِما هادِياً، إِذْ كانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ،
ترجمه: آنگاه که روزگار آن حضرت سپری شد، وصی و جانشین او علی بن ابیطالب (درود تو بر آن دو و خاندانشان باد) را برای راهنمایی قرار داد، چراکه او بیمدهنده و برای هر قومی راهنما بود،
فَقالَ وَالْمَلَأُ أَمامَهُ: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ، اللّهُمَّ وَالِ مَنْ والاهُ، وَعادِ مَنْ عاداهُ، وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ،
ترجمه: پس درحالیکه انبوهی از مردم در برابرش بودند، فرمود: هرکه من مولای او بودم، پس علی مولای اوست، خدایا دوست بدار کسی که علی را دوست دارد و دشمن بدار کسی را که دشمن علی است و یاری کن هرکه او را یاری کند و خوار کن هرکه او را واگذارد،
و وَقالَ: مَنْ كُنْتُ أَنَا نَبِيَّهُ فَعَلِيٌّ أَمِيرُهُ، وَقالَ: أَنَا وَعَلِيٌّ مِنْ شَجَرَةٍ واحِدَةٍ وَسائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتَّى،
ترجمه: و فرمود: هر که من پیامبرش بودم، پس علی فرمانروای اوست و فرمود: من و علی از یک (جایگاه) درختیم و سایر مردم از درختهای گوناگوناند،
وَأَحَلَّهُ مَحَلَّ هَارُونَ مِنْ مُوسى، فَقال لَهُ: أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسى إِلّا أَنَّهُ لَانَبِيَّ بَعْدِي،
ترجمه: و جایگاه او را نسبت به خود همچون جایگاه هارون به موسی قرار داد و به او فرمود: تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسایی، جز اینکه پس از من پیامبری نیست،
وَزَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمِينَ، وَأَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ مَا حَلَّ لَهُ وَسَدَّ الْأَبْوابَ إِلّا بابَهُ، ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَحِكْمَتَهُ،
ترجمه: و دخترش سرور بانوان جهانیان را به همسری او در آورد و از مسجدش آنچه را برای خودش حلال بود برای او حلال کرد، و همه درهایی را که به مسجد باز میشد بست مگر در خانه او را، آنگاه علم و حکمتش را به او سپرد،
فَقالَ: أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَعَلِيٌّ بابُها، فَمَنْ أَرادَ الْمَدِينَةَ وَالْحِكْمَةَ فَلْيَأْتِها مِنْ بابِها،
ترجمه: و فرمود: من شهر علمم و علی دروازۀ آن شهر است، پس هر که اراده شهر علم و حکمت کند، باید از دروازۀ آن وارد شود،
ثُمَّ قالَ: أَنْتَ أَخِي وَوَصِيِّي وَوارِثِي، لَحْمُكَ مِنْ لَحْمِي، وَدَمُكَ مِنْ دَمِي، وَسِلْمُكَ سِلْمِي، وَحَرْبُكَ حَرْبِي، وَالْإِيمانُ مُخالِطٌ لَحْمَكَ وَدَمَكَ كَمَا خالَطَ لَحْمِي وَدَمِي، َ
ترجمه: سپس گفت: تو برادر و جانشین و وارث منی، گوشتت از گوشت من و خونت از خون من و صلح با تو، صلح با من و جنگ با تو، جنگ با من است و ایمان با گوشت و خونت آمیخته شده، چنانکه با گوشت و خون من درآمیخته است،
أَنْتَ غَداً عَلَى الْحَوْضِ خَلِيفَتِي، وَأَنْتَ تَقْضِي دَيْنِي، وَتُنْجِزُ عِداتِي،
ترجمه: و تو فردای قیامت کنار حوض کوثر جانشین منی و تو دین مرا ادا می کنی و وعدههای مرا به جریان می اندازی،
وَشِيعَتُكَ عَلَى مَنابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْيَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلِي فِي الْجَنَّةِ وَهُمْ جِيرانِي، وَلَوْلا أَنْتَ يَا عَلِيُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِي،
ترجمه: و شیعیان تو بر منبرهایی از نورند، درحالیکه رویشان سپید و در بهشت پیرامون من و همسایگان من هستند، و اگر تو ای علی نبودی، اهل ایمان پس از من شناخته نمیشدند،
وَكانَ بَعْدَهُ هُدىً مِنَ الضَّلالِ، وَنُوراً مِنَ الْعَمى، وَحَبْلَ اللّهِ الْمَتِينَ، وَصِراطَهُ الْمُسْتَقِيمَ،
ترجمه: آن حضرت پس از پیامبر، مایه هدایت از گمراهی و نور از نابینایی و ریسمان استوار خدا و راه راست او بود،
لَايُسْبَقُ بِقَرابَةٍ فِي رَحِمٍ، وَلَا بِسابِقَةٍ فِي دِينٍ، وَلَا يُلْحَقُ فِي مَنْقَبَةٍ مِنْ مَناقِبِهِ،
ترجمه: هيچكس در خویشاوندی با رسول (ص) بر او سبقت نيافته و در اسلام و ايمان بر او مقدم نبود و در فضیلتی از فضائل هیچکس به او نرسید،
يَحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِما وَآلِهِما، وَيُقاتِلُ عَلَى التَّأْوِيلِ، وَلَا تَأْخُذُهُ فِي اللّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ،
ترجمه: کار پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش) را پی گرفت و بر اساس تأویل قرآن جنگ میکرد و در راه رضاى خدا از ملامت و سرزنش بدگويان باك نداشت،
قَدْ وَتَرَ فِيهِ صَنادِيدَ الْعَرَبِ، وَقَتَلَ أَبْطالَهُمْ، وَناوَشَ ذُؤْبانَهُمْ، فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقاداً بَدْرِيَّةً وَخَيْبَرِيَّةً وَحُنَيْنِيَّةً وَغَيْرَهُنَّ،
ترجمه: در راه خدا خون گردنكشان عرب را به خاك ريخت و پهلوانان و سرکشان آن هارا به قتل رسانيد و با گرگانشان در افتاد، پس دل هايشان پر از حقد و كينه از واقعه جنگ بدر و حنين و خيبر و غيره شد،
فَأَضَبَّتْ عَلَى عَداوَتِهِ، وَأَكَبَّتْ عَلَى مُنابَذَتِهِ، حَتَّى قَتَلَ النَّاكِثِينَ وَالْقاسِطِينَ وَالْمارِقِينَ،
ترجمه: پس در اثر آن كينه پنهانى به جنگ با او رو آوردند تا آنكه ناگزير او هم با عهد شكنان امت و ظالمان و ستمكاران و خوارج مرتد از دين به قتال برخاست،
وَلَمَّا قَضى نَحْبَهُ وَقَتَلَهُ أَشْقَى الْآخِرِينَ يَتْبَعُ أَشْقَى الْأَوَّلِينَ لَمْ يُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ فِي الْهادِينَ بَعْدَ الْهادِينَ،
ترجمه: و چون دوران زندگياش به پايان رسيد و شقيترين مردمان اين روزگار به تبعيت از شقيترين مردمان گذشته او را به شهادت رساند، دستور رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش) درباره هدایتکنندگانی كه از پي هم بودند، اطاعت نشد،
وَالْأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلَى مَقْتِهِ، مُجْتَمِعَةٌ عَلَى قَطِيعَةِ رَحِمِهِ، وَ إِقْصاءِ وُلَدِهِ، إِلّا الْقَلِيلَ مِمَّنْ وَفَى لِرِعايَةِ الْحَقِّ فِيهِمْ،
ترجمه: مردم بر دشمنی نسبت به آن حضرت پافشاری کردند و برای قطع رحم او و تبعید فرزندانش گرد آمدند، مگر افراد كمي كه نسبت به رعايت حق آنان وفادار ماندند،
فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ، وَسُبِيَ مَنْ سُبِيَ، وَأُقْصِيَ مَنْ أُقْصِيَ، وَجَرَى الْقَضاءُ لَهُمْ بِمَا يُرْجى لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ،
ترجمه: پس کشته شد آنکه کشته شد و اسیر گشت آنکه اسیر گشت و تبعید شد آنکه تبعید شد (گروهی را کشتند، گروهی را اسیر کردندو…) و قضا بر آنان آنچنان جاری شد كه به پاس آن اميد بهترين پاداشها ميرود،
إِذْ كانَتِ الْأَرْضُ لِلّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ،
ترجمه: زیرا زمین از آنِ خداست، آن را به هرکه از بندگانش بخواهد واگذار ميكند و سرانجام از آنِ پرهیزگاران است،
وَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ كانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً، و لَنْ يُخْلِفَ اللّهُ وَعْدَهُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ،
ترجمه: و منزّه است پروردگار ما که به یقین وعده پروردگارمان انجامشدنی است و خدا هرگز از وعده خویش تخلّف نمیکند و او شكست ناپذير حکیم است،
فَعَلَى الْأَطائِبِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ وَعَلِيٍّ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِما وَآلِهِما فَلْيَبْكِ الْباكُونَ، وَ إِيَّاهُمْ فَلْيَنْدُبِ النَّادِبُونَ، وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتَذْرِفِ الدُّمُوعُ، وَلْيَصْرُخِ الصَّارِخُونَ، وَيَضِجَّ الضَّاجُّونَ، وَيَعِجَّ الْعاجُّونَ،
ترجمه: بر پاكترينها از اهل بيت محمد و علي (كه صلوات خدا بر آن دو و خاندانشان باد) باید گریهکنندگان بگریند و و ناله كنندگان ناله سر دهند و برای مانند آنان باید اشکها روان کنند و فریادکنندگان فریاد زنند و شیونکنندگان شیون کنند و خروشندگان بخروشند،
أَيْنَ الْحَسَنُ ؟ أَيْنَ الْحُسَيْنُ ؟ أَيْنَ أَبْناءُ الْحُسَيْنِ ؟ صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ، وَصادِقٌ بَعْدَ صادِقٍ، أَيْنَ السَّبِيلُ بَعْدَ السَّبِيلِ؟
ترجمه: کجاست حسن (ع)؟ کجاست حسین (ع)؟ فرزندان حسین کجایند؟ شایستهای از پس شایسته دیگر، راستگویی از پس راستگویی دیگر، کجاست راههاي پي در پي (به سوي خدا)؟
أَيْنَ الْخِيَرَةُ بَعْدَ الْخِيَرَةِ؟ أَيْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ؟ أَيْنَ الْأَقْمارُ الْمُنِيرَةُ؟ أَيْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ؟ أَيْنَ أَعْلامُ الدِّينِ وَقَواعِدُ الْعِلْمِ؟
ترجمه: کجاست بهترین برگزیده بعد از بهترین برگزیده؟ کجایند خورشیدهای تابان؟ کجایند ماههای نورافشان؟ کجایند ستارگان فروزان؟ کجایند پرچمهای دین و پایههای دانش؟
أَيْنَ بَقِيَّةُ اللّهِ الَّتِي لَاتَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهادِيَةِ ؟ أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ ؟ أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِ وَالْعِوَجِ ؟
ترجمه: کجاست آن ذخیره خدا که از عترت هدایتگر است، کجاست آن که آماده بر كندن ريشه ظالمان است؟ کجاست آنکه برای راست نمودن انحرافات و کجی ها به انتظار اویند؟
أَيْنَ الْمُرْتَجى لِإِزالَةِ الْجَوْرِ وَالْعُدْوانِ؟ أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرائِضِ وَالسُّنَنِ؟ أَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ لِإِعادَةِ الْمِلَّةِ وَالشَّرِيعَةِ ؟
ترجمه: کجاست آنکه به او امید بسته شده برای از بین بردن ستم و دشمنی؟کجاست آن ذخیره برای تجدید فریضهها و سنّتها؟کجاست آن برگزیده برای بازگرداندن دین و شریعت؟
أَيْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْياءِ الْكِتابِ وَحُدُودِهِ ؟ أَيْنَ مُحْيِي مَعالِمِ الدِّينِ وَأَهْلِهِ ؟ أَيْنَ قاصِمُ شَوْكَةِ الْمُعْتَدِينَ ؟
ترجمه: کجاست آن که آرزو می رود آمدنش برای زنده کردن قرآن و حدود آن؟ کجاست احیاگر نشانههای دین و اهل دین؟ کجاست درهمشکننده اقتدار متجاوزان؟
أَيْنَ هادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَالنِّفاقِ ؟ أَيْنَ مُبِيدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَالْعِصْيانِ وَالطُّغْيانِ ؟ أَيْنَ حاصِدُ فُرُوعِ الْغَيِّ وَالشِّقاقِ؟
ترجمه: کجاست ویرانکننده بناهای شرک و دورویی و سرکشی؟ کجاست نابودکننده اهل گناه و سرکشی و طغیان؟ کجاست دروکننده شاخههای گمراهی و نفاق؟
أَيْنَ طامِسُ آثارِ الزَّيْغِ وَالْأَهْواءِ ؟ أَيْنَ قاطِعُ حَبائِلِ الْكِذْبِ وَالافْتِراءِ؟
ترجمه: کجاست محوکننده آثار انحراف و هواهای نفسانی؟ کجاست قطعکننده دامهای دروغ و بهتان؟
أَيْنَ مُبِيدُ الْعُتاةِ وَالْمَرَدَةِ ؟ أَيْنَ مُسْتَأْصِلُ أَهْلِ الْعِنادِ وَالتَّضْلِيلِ وَالْإِلْحادِ ؟
ترجمه: کجاست نابودکننده سرکشان و سرپیچیکنندگان؟ کجاست ریشهکنکننده اهل لجاجت و گمراهی و بیدینی؟
أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِياءِ وَمُذِلُّ الْأَعْداءِ ؟ أَيْنَ جامِعُ الْكَلِمَةِ عَلَى التَّقْوى ؟
ترجمه: کجاست عزّت بخش دوستان و خوارکننده دشمنان؟ کجاست گردآورنده قدرت و اقتدار بر پایه تقوا؟
أَيْنَ بابُ اللّهِ الَّذِي مِنْهُ يُؤْتى ؟ أَيْنَ وَجْهُ اللّهِ الَّذِي إِلَيْهِ يَتَوَجَّهُ الْأَوْلِياءُ ؟
ترجمه: کجاست آن باب گشوده خدایی که از طریق او (به شهر علم و ایمان و حکمت) وارد می شوند؟ کجاست جلوه خدا که دوستان به سویش روی آورند؟
أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَالسَّماءِ ؟ أَيْنَ صاحِبُ يَوْمِ الْفَتْحِ وَناشِرُ رايَةِ الْهُدى؟ أَيْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَالرِّضا؟
ترجمه: کجاست آن وسیله پیوند بین زمین و آسمان؟ کجاست صاحب روز پیروزی و گسترنده پرچم هدایت؟ کجاست آن جمع کننده بین حکمت و رضا؟
أَيْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِياءِ وَأَبْناءِ الْأَنْبِياءِ ؟ أَيْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاءَ؟
ترجمه: کجاست خواهنده خون پیامبران و فرزندان پیامبران؟کجاست خواهنده خون کشته شده در کربلا؟
أَيْنَ الْمَنْصُورُ عَلَى مَنِ اعْتَدى عَلَيْهِ وَافْتَرى ؟ أَيْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِي يُجابُ إِذا دَعا؟
ترجمه: کجاست آن پیروز شده بر هر که به او ستم کرد و بهتان زد؟ کجاست آن نگران و مضطّری که اجابت شود هنگامی که دعا کند؟
أَيْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ ذُو الْبِرِّ وَالتَّقْوى؟ أَيْنَ ابْنُ النَّبِيِّ الْمُصْطَفى، وَابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضى، وَابْنُ خَدِيجَةَ الْغَرَّاءِ، وَابْنُ فاطِمَةَ الْكُبْرَى؟
ترجمه: کجاست سرسلسله مخلوقات، دارای نیکی و تقوا؟ کجاست فرزند پیامبر مصطفی و فرزند علی مرتضی و فرزند خدیجه روشن جبین و فرزند فاطمه کبری؟
بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي وَنَفْسِي لَكَ الْوِقاءُ وَالْحِمى،
ترجمه: پدر و مادر و جانم فدایت شود، میخواهم برایت سپر و حصار باشم،
يَا ابْنَ السَّادَةِ الْمُقَرَّبِينَ، يَا ابْنَ النُّجَباءِ الْأَكْرَمِينَ، يَا ابْنَ الْهُداةِ الْمَهْدِيِّينَ، يَا ابْنَ الْخِيَرَةِ الْمُهَذَّبِينَ،
ترجمه: ای فرزند سروران مقرّب، ای فرزند شریفان گرامی، ای فرزند هدایت کنندگان هدایت شده، ای فرزند برگزیدگان پاکیزه،
يَا ابْنَ الْغَطارِفَةِ الْأَنْجَبِينَ، يَا ابْنَ الْأَطائِبِ الْمُطَهَّرِينَ، يَا ابْنَ الْخَضارِمَةِ الْمُنْتَجَبِينَ،
ترجمه: ای فرزند بزرگواران شریف، ای فرزند پاکترین پاکان، ای فرزند بزرگواران برگزیده،
يَا ابْنَ الْقَماقِمَةِ الْأَكْرَمِينَ، يَا ابْنَ الْبُدُورِ الْمُنِيرَةِ، يَا ابْنَ السُّرُجِ الْمُضِيئَةِ، يَا ابْنَ الشُّهُبِ الثَّاقِبَةِ، يَا ابْنَ الْأَنْجُمِ الزَّاهِرَةِ،
ترجمه: ای فرزند دریاهای بیکران بخشش و رافت و محبت، ای فرزند ماههای نورافشان، ای فرزند چراغهای تابان، ای فرزند ستارگان فروزان، ای فرزند اختران درخشان،
يَا ابْنَ السُّبُلِ الْواضِحَةِ، يَا ابْنَ الْأَعْلامِ اللَّائِحَةِ، يَا ابْنَ الْعُلُومِ الْكامِلَةِ، يَا ابْنَ السُّنَنِ الْمَشْهُورَةِ،
ترجمه: ای فرزند راههای روشن، ای فرزند نشانههای آشکار، ای فرزند دانشهای کامل، ای فرزند آیینهای مشهور،
يَا ابْنَ الْمَعالِمِ الْمَأْثُورَةِ، يَا ابْنَ الْمُعْجِزاتِ الْمَوْجُودَةِ، يَا ابْنَ الدَّلائِلِ الْمَشْهُودَةِ،
ترجمه: ای فرزند نشانههای حفظ شده، ای فرزند معجزات موجود، ای فرزند دلیلهای محسوس،
يَا ابْنَ الصِّراطِ الْمُسْتَقِيمِ، يَا ابْنَ النَّبَاَ الْعَظِيمِ،
ترجمه: ای فرزند راه مستقیم، ای فرزند خبر عظیم،
يَا ابْنَ مَنْ هُوَ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَى اللّهِ عَلِيٌّ حَكِيمٌ،
ترجمه: ای فرزند کسی که در ام الکتاب (علم حق) نزد خداوند والا مقام و حکیم است،
!از امام رضا (ع) سئوال شد که نام علی علیه السلام در کجای ام الکتاب است؟ فرمود در این آیه مبارکه اهدنا الصراط المستقیم و او علی علیه السلام است.
يَا ابْنَ الْآياتِ وَالْبَيِّناتِ، يَا ابْنَ الدَّلائِلِ الظَّاهِراتِ، يَا ابْنَ الْبَراهِينِ الْواضِحاتِ الْباهِراتِ،
ترجمه: ای فرزند آیات و نشانهها، ای فرزند دلیلهای آشکار، ای فرزند برهانهای نمایان،
يَا ابْنَ الْحُجَجِ الْبالِغاتِ، يَا ابْنَ النِّعَمِ السَّابِغاتِ،
ترجمه: ای فرزند حجّتهای رسا، ای فرزند نعمتهای کامل،
يَا ابْنَ طه وَالْمُحْكَماتِ،يَا ابْنَ يس وَالذَّارِياتِ، يَا ابْنَ الطُّورِ وَالْعادِياتِ،
ترجمه: ای فرزند طه و آیات محکم، ای فرزند سوره یس و ذاریات، ای فرزند طور و عادیات،
يَا ابْنَ مَنْ دَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى دُنُوّاً وَاقْتِراباً مِنَ الْعَلِيِّ الْأَعْلى،
ترجمه: ای فرزند کسی که فرشته وحی به او نزدیک شد، و بزیر آمد آن چنانکه تا به اندازه دو کمان یا کمتر فاصله نماند، و از این رهگذر، خود به مقام اعلای قرب منزلت به خداوند نائل آمد،
لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوى ؟ بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرى ؟ أَبِرَضْوى أَوْ غَيْرِها أَمْ ذِي طُوى ؟
ترجمه: ای کاش ميدانستم كجا قصد اقامت داري ؟ کدام زمین یا چه خاکی تو را حمل می کند؟ آیا در کوه رضوایی یا در غیر آن، یا در زمین ذی طوایی؟
عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَلَا تُرى، وَلَا أَسْمَعَُ لَكَ حَسِيساً وَلَا نَجْوى،
ترجمه: سخت است بر من که مردم را میبینم، ولی تو را نبینم و هيچ زمزمه و نجوايي از تو نشنوم،
عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ تُحِيطَ بِكَ دُونِيَ الْبَلْوَى وَلَا يَنالُكَ مِنِّي ضَجِيجٌ وَلَا شَكْوى،
ترجمه: سخت است بر من كه گرفتاري تو را فراگيرد و من از آن بركنار باشم و از من به تو فریاد و شکایتی نرسد،
بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا،
ترجمه: جانم فدای تو، تو غایبی هستی که از ما جدا نیستی،
بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ نازِحٍ مَا نَزَحَ عَنَّا،
ترجمه: جانم فدای تو، دوری هستی که از ما جدا نیستی،
بِنَفْسِي أَنْتَ أُمْنِيَّةُ شائِقٍ يَتَمَنَّى مِنْ مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ ذَكَرا فَحَنَّا،
ترجمه: جانم فدای تو، اي آرزوي هر مشتاق آرزومند از مرد و زن كه ياد تو كنند و ناله سر دهند،
بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ عَقِيدِ عِزٍّ لَايُسامى،
ترجمه: جانم فدای تو ای آن سرشته عزت و جلالتی که کسی بر او برتری نگیرد،
بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ أَثِيلِ مَجْدٍ لَايُجارَى،
ترجمه: جانم فداي تو كه در اصالت، شرافت و بزرگي رقيب نداري،
بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لَاتُضاهى،
ترجمه: جانم فدای تو نعمت دیرینهای که او را مانندی نیست،
بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ نَصِيفِ شَرَفٍ لَايُساوَى،
ترجمه: جانم فداي تو كه با اصل شرافت برابری وکسی به حد تو نمی رسد،
إِلى مَتَى أَحارُ فِيكَ يَا مَوْلايَ وَ إِلَى مَتَى ؟ وَأَيَّ خِطابٍ أَصِفُ فِيكَ وَأَيَّ نَجْوَى؟
ترجمه: تا چه زمانی نسبت به تو سرگردان باشم، ای مولایم و تا چه زمان و با چه سخن و نجوایی تو را وصف کنم؟
عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أُجَابَ دُونَكَ وَأُناغَى،
ترجمه: سخت است بر من که از غیر تو پاسخ و سخن مسرّت بخش بشنوم،
عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَبْكِيَكَ وَيَخْذُلَكَ الْوَرَى،
ترجمه: سخت است بر من که برای تو گریه کنم، ولی مردم تو را رها کنند،
عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ يَجْرِيَ عَلَيْكَ دُونَهُمْ مَا جَرَى،
ترجمه: سخت است بر من که (گرفتاريهای غیبت) بر تو بگذرد و نه بر دیگران،
هَلْ مِنْ مُعِينٍ فَأُطِيلَ مَعَهُ الْعَوِيلَ وَالْبُكاءَ ؟
ترجمه: آيا ياري كنندهاي هست تا با او ناله و شيون را طولاني كنم؟
هَلْ مِنْ جَزُوعٍ فَأُساعِدَ جَزَعَهُ إِذا خَلا ؟
ترجمه: آیا بیتابی هست که او را، هنگامی که در خلوت بیتابی می کند، یاری رسانم؟
هَلْ قَذِيَتْ عَيْنٌ فَساعَدَتْها عَيْنِي عَلَى الْقَذَى؟
ترجمه: آیا چشمی هست که خار فراق در آن جا گرفته، پس چشم من او را بر آن خار خلیده یاری دهد؟
هَلْ إِلَيْكَ يَابْنَ أَحْمَدَ سَبِيلٌ فَتُلْقى؟
ترجمه: آیا به سوی تو ای پسر احمد راهی هست تا ملاقات شوی؟
هَلْ يَتَّصِلُ يَوْمُنا مِنْكَ بِعِدَةٍ فَنَحْظى؟
ترجمه: آیا روز ما به تو با وعدهای در میپیوندد تا بهرهمند گردیم؟
مَتَى نَرِدُ مَناهِلَكَ الرَّوِيَّةَ فَنَرْوَى؟
ترجمه: چه وقت بر چشمه سارهای پر آب تو وارد و سيراب ميشويم؟
مَتَى نَنْتَقِعُ مِنْ عَذْبِ مائِكَ فَقَدْ طالَ الصَّدى،
ترجمه: چه وقت از آب گواراي حضورت بهره مند ميشويم كه تشنگي شدید به درازا كشيده است،
،مَتى نُغادِيكَ وَنُراوِحُكَ فَنُقِرَّ عَيْناً،
ترجمه: چه زماني با تو صبح و شام كنيم پس چشمان ما (به دیدارت) روشن شود،
مَتى تَرانا وَ نَراكَ وَقَدْ نَشَرْتَ لِواءَ النَّصْرِ تُرَى،
ترجمه: چه زمان ما را میبینی و ما تو را میبینیم، درحالیکه پرچم پیروزی را گستردهای،
أَتَرَانا نَحُفُّ بِكَ وَأَنْتَ تَؤُمُّ الْمَلَأَ وَقَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلاً؟
ترجمه: آیا آن روز در میرسد که ما را ببینی که تو را احاطه کنیم و تو جامعه جهانی را پیشوا میشوی درحالیکه زمین را از عدالت انباشتی؟
وَأَذَقْتَ أَعْداءَكَ هَواناً وَعِقاباً، وَأَبَرْتَ الْعُتاةَ وَجَحَدَةَ الْحَقِّ، وَقَطَعْتَ دابِرَ الْمُتَكَبِّرِينَ، وَاجْتَثَثْتَ أُصُولَ الظَّالِمِينَ،
ترجمه: و دشمنانت را خواری و کیفر چشاندهای و متکبّران و منکران حق را نابود کردهای و ریشه سرکشان را قطع نمودهای و بیخ و بن ستمکاران را برکندهای،
وَنَحْنُ نَقُولُ: الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ،
ترجمه: و ما بگوییم: ستایش ویژۀ خدا، پروردگار جهانیان است،
اللّهُمَّ أَنْتَ كَشَّافُ الْكَرْبِ وَالْبَلْوَى، وَ إِلَيْكَ أَسْتَعْدِي فَعِنْدَكَ الْعَدْوَى، وَأَنْتَ رَبُّ الْآخِرَةِ وَالدُّنْيا،
ترجمه: خدایا توئی بر طرف کننده غم و سختیها، از تو یاری میطلبم که یاری و کمک تنها نزد توست و تو پروردگار آخرت و دنیایی،
فَأَغِثْ يَا غِياثَ الْمُسْتَغِيثِينَ عُبَيْدَكَ الْمُبْتَلى، وَأَرِهِ سَيِّدَهُ يَا شَدِيدَ الْقُوَى،
ترجمه: پس ای فریادرس درماندگان، به فریاد بنده کوچک گرفتارت برس و سرورش را به او نشان بده ای دارندۀ شدیدترین قدرت،،
وَأَزِلْ عَنْهُ بِهِ الْأَسَى وَالْجَوَى، وَبَرِّدْ غَلِيلَهُ يَا مَنْ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى، وَمَنْ إِلَيْهِ الرُّجْعى وَالْمُنْتَهى،
ترجمه: با دیدار سرورش، اندوه و سوز دل را از او بزدای و آتش تشنگیاش را خاموش کن، ای که بر عرش چیرهای و بازگشت و سرانجام به سوی اوست،
اللّهُمَّ وَنَحْنُ عَبِيدُكَ التَّائِقُونَ إِلى وَلِيِّكَ الْمُذَكِّرِ بِكَ وَبِنَبِيِّكَ، خَلَقْتَهُ لَنا عِصْمَةً وَمَلاذاً، وَأَقَمْتَهُ لَنا قِواماً وَمَعاذاً، وَجَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنِينَ مِنَّا إِماماً،
ترجمه: خدایا، ما بندگان به شدّت مشتاق به سوی ولی تو هستیم، آنکه مردم را به یاد تو و پیامبرت اندازد و تو او را برای ما نگهبان و پناهگاه آفریدی و او را پناه و امان ما قرار دادی و او را پیشوای اهل ایمان از گروه ما گرداندی،
فَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِيَّةً وَسَلاماً وَزِدْنا بِذلِكَ يَا رَبِّ إِكْراماً،
ترجمه: از جانب ما به او درود و سلام برسان و به این وسیله رافت و محبت بر ما را ای پروردگار بیفزا،
وَاجْعَلْ مُسْتَقَرَّهُ لَنا مُسْتَقَرّاً وَمُقاماً، وَأَتْمِمْ نِعْمَتَكَ بِتَقْدِيمِكَ إِيَّاهُ أَمامَنا حَتَّى تُورِدَنا جِنَانَكَ وَمُرافَقَةَ الشُّهَداءِ مِنْ خُلَصائِكَ،
ترجمه: و جایگاه او را (در بهشت) جایگاه و اقامتگاه ما قرار ده و نعمتت را با پیش انداختن او در پیش روی ما کامل گردان تا ما را وارد بهشتهایت نماید و به همنشینی شهیدان از بندگان خالصت نائل کند،
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ جَدِّهِ وَ رَسُولِكَ السَّيِّدِ الْأَكْبَرِ وَعَلَى أَبِيهِ السَّيِّدِ الْأَصْغَرِ وَجَدَّتِهِ الصِّدِّيقَةِ الْكُبْرى فاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ صلَّى اللّه عَليْهِ وآلِهِ،
ترجمه: خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و درود فرست بر محمّد جدّ او و رسولت، آن سرور بزرگتر و بر پدرش آن سرور پس از پیامبر و بر جدّهاش صدّیقه کبری، فاطمه دختر محمّد،
وَعَلَى مَنِ اصْطَفَيْتَ مِنْ آبائِهِ الْبَرَرَةِ وَعَلَيْهِ أَفْضَلَ وَأَكْمَلَ وَأَتَمَّ وَأَدْوَمَ وَأَكْثَرَ وَأَوْفَرَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيائِكَ وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ،
ترجمه: و بر کسانی که برگزیدی، از پدران نیکوکارش و بر او، برترین و کاملترین و تمامترین و بادوامترین و بیشترین و فراوانترین درودی که بر یکی از برگزیدگانت و انتخابشدگانت از میان آفریدگانت فرستادی،
وَصَلِّ عَلَيْهِ صَلاةً لَاغايَةَ لِعَدَدِها، وَلَا نِهايَةَ لِمَدَدِها، وَلَا نَفادَ لِأَمَدِها،
ترجمه: درود فرست، درودی که پایانی برای عددش و نهایتی برای مدتش و انتهایی برای زمانش نباشد،
اللّهُمَّ وَأَقِمْ بِهِ الْحَقَّ، وَأَدْحِضْ بِهِ الْباطِلَ، وَأَدِلْ بِهِ أَوْلِياءَكَ، وَأَذْلِلْ بِهِ أَعْداءَكَ،
ترجمه: خدایا حق را به وسیله او برپا دار و باطل را به او نابود کن و دوستانت را به سبب آن حضرت به دولت برسان و دشمنانت را به دست او خوار گردان،
وَصِلِ اللّهُمَّ بَيْنَنا وَبَيْنَهُ وُصْلَةً تُؤَدِّي إِلى مُرافَقَةِ سَلَفِهِ، وَاجْعَلْنا مِمَّنْ يَأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ، وَيَمْكُثُ فِي ظِلِّهِمْ،
ترجمه: و پیوندده خدایا بین ما و او، پیوندی که ما را به همنشینی گذشتگان او برساند و ما را از آنانی قرار ده که به دامان عنایتشان چنگ زنند و در سایه لطفشان اقامت کنند،
وَأَعِنَّا عَلَى تَأْدِيَةِ حُقُوقِهِ إِلَيْهِ، وَالاجْتِهادِ فِي طاعَتِهِ، وَاجْتِنابِ مَعْصِيَتِهِ،
ترجمه: و ما را یاری کن بر پرداخت حقوقش و کوشش در فرمانبرداریاش و دوری از نافرمانیاش،
وَامْنُنْ عَلَيْنا بِرِضاهُ، وَهَبْ لَنا رَأْفَتَهُ وَرَحْمَتَهُ وَدُعاءَهُ وَخَيْرَهُ مَا نَنالُ بِهِ سَعَةً مِنْ رَحْمَتِكَ، وَفَوْزاً عِنْدَكَ،
ترجمه: و بر ما به خشنودیاش منّت گذار و رأفت و رحمت و دعای خیر آن حضرت را به ما ببخش تا حدّی که به سبب آن به رحمت گستردهات و رستگاری در پیشگاهت برسیم،
وَاجْعَلْ صَلاتَنا بِهِ مَقبُولَةً، وَذُنُوبَنا بِهِ مَغْفُورَةً، وَدُعاءَنا بِهِ مُسْتَجاباً،
ترجمه: خدایا به وسیله او نمازمان را پذیرفته و گناهانمان را آمرزیده و دعاهایمان را مستجاب گردان،
وَاجْعَلْ أَرْزاقَنا بِهِ مَبْسُوطَةً، وَهُمُومَنا بِهِ مَكْفِيَّةً، وَحَوَائِجَنا بِهِ مَقْضِيَّةً،
ترجمه: خدایا روزیهایمان را به سبب او گسترده و غم های ما را به برکت وجود او برطرف و حاجتهایمان را برآورده بفرما
وَأَقْبِلْ إِلَيْنا بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ، وَاقْبَلْ تَقَرُّبَنا إِلَيْكَ، وَانْظُرْ إِلَيْنا نَظْرَةً رَحِيمَةً نَسْتَكْمِلُ بِهَا الْكَرامَةَ عِنْدَكَ ثُمَّ لَاتَصْرِفْها عَنَّا بِجُودِكَ،
ترجمه: و به جلوه کریمت به سوی ما روی آور و تقرّب و توسل ما را به سویت بپذیر و به ما نظر کن نظری مهربانانه تا کرامت را نزد تو، به وسیله آن نظر به کمال برسانیم و آن نظر مهربانانه را به حق کرمت از ما مگیر،
وَاسْقِنا مِنْ حَوْضِ جَدِّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِكَأْسِهِ وَبِيَدِهِ رَيّاً رَوِيّاً هَنِيئاً سائِغاً لَاظَمَأَ بَعْدَهُ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
ترجمه: و از حوض کوثر جّدش (درود خدا بر او و خاندانش باد) با جام و به دست او، سیرابمان کن، سیرابشدنی کامل و گوارا که پس از آن تشنگی نباشد، ای مهربانترین مهربانان.
منابع و ارجاعات
- مفاتیح الجنان حاج شیخ عباس قمی